خب امروز هم قرار شد که بچهها ماسک حیوانات درست کنند طبق معمول کار افتاد سر من و من کمال هنرمندی خودم را بکار بردم و یک ماسک به شکل این سگ بانمک درست نمودم بعد با دوستان عزیز و هنرمند دیدیم خیلی حیفه که این هنرها ثبت جهانی نشن این بود که این عکس یادگاری را گرفتیم وای که چقدر خندیدیم عجب خاطره ای شد
کیارش مامان
ساعت10:12روز3مهر1385خداوند مهربون در بهشتش را باز کرد و یک فرشته کوچولو را گلچین کرد و کادوپیچ کرد و فرستاد روی زمین این کادو شد بهترین هدیه همه عمر مامان ویدا و بابا رضا .اسم این هدیه عزیز را گذاشتیم کیارش. و حالا هر روز خدا را بخاطر داشتن قشنگترین ،مهربونترین ،باهوشترین و عزیزترین پسر دنیا شکر میکنیم.
کاردستی ماهیگیری
پسری امروز باید کاردستی ماهی درست میکرد من هم دیشب مهمان داشتم اما تا دیر وقت نشستم و این حوض پر ماهی و قلاب ماهیگیری را برای عسلی درست کردم خیلی هم خوشش اومد و تشکر کرد قابلت را نداره عزیز دلم جانم فدات
مراسم آش خوران
امروز پسری و دوستها ش یاد گرفتن کلمه"آش رشته"را بنویسن برای همین من و چندتا از مادرهای بچه ها آش پختیم و بردیم مدرسه این هم عکسهای مراسم. آش خوران بچه
سوتی کیارش
پسری طبق معمول خودش داشت مشقهاش را مینوشت از اونجایی که برای هیچکاری در مورد درسهاش به من کاری نداره خودش پلی کپی که بهش داده بودن را حل کرده بود اما وقتی قسمت نام و نام خانوادگی را دیدم از خنده مردم میگم این چیه نوشتی میگه نام خانواده ما اینه دیگه!!!!!!!
تولد هیراد
این عکس تولد هیراد دوست صمیمی پسری توی این عکس سامی هیراد و کیارش هستن این سه تا تقریبا چهارساله که باهم دوستن
تفریحات کیارش
کیارش و مطالعه
پسری وقتی قسمت اول داستان را میخونم میگم خب دیگه شب بخیر میگه مامان بعدی را هم بخون میگم امکان نداره حتی اگه سرم بره. بعد میگه مامان خواهش میگم اصلا میگه خواهش میگم پسرم خسته شدم باز میگه خواهش میگم همین یک دفعه ها و اون موقع است که خنده های پیروزمندانه سر میده و من شکست خورده تا آخر کتاب را میخونم